نویسندگان: دکتر کلامی
محمد زمانی (1)

 
اکنون که در پیکره هستی، علم و فن‌آوری (تکنولوژی) دوران طلایی و نمایشی خود را به منصه ظهور گذارده و ما انگشت به دهان گرفته و به حسرت به تکنولوژی پیشرفته غرب نظر افکنده و آرزو بر آن داریم که تا حد ممکن از این خورشید تابناک علم و دانش نوین در شکوفایی گلهای کوچک باغچه خانه‌مان استفاده‌ها ببریم و تحصیل و تدریس در آنجا را افتخاری بس بزرگ به خود می‌دانیم آیا کمی به خود این اجازه را خواهیم داد که نظری بر تاریخ افکنده و جایگاه واقعی علم و تکنولوژی امروزی را جستجو کنیم؟ این عقب‌گرد ما حاکی از ضعف و زبونی ما نبوده، بلکه نشان از واقع بینی ما و باز اهمیت دادن بر علمی دیگر بنام تاریخ است، هرچند که این علم هم در مسیر خود فراز و نشیب‌های بسیاری بر خود دیده و بیشتر تحت تأثیر سیاستمداران و حاکمان جاهل عصر خویش بوده است.
به هرحال، هدف ما از بازبینی تاریخ، شناساندن فرهنگ واقعی سرزمینمان به نسل نوین است، نسلی که با ماشین متولد شده و با تکنولوژی از دنیا خواهد رفت، در این راستا ما هیچ‌گاه اهمیت آن همه تلاش و کوشش مستمر دانشمندان بزرگ غرب را در پیشبرد اهداف عالیه علم پزشکی فراموش نکرده و به احترام از آنان یاد می‌کنیم و آنان را همچون دیگر دانشمندان مشرق زمین حاکمان واقعی سرزمین علم و دانش خواهیم دانست.
بازنگرش ما به تاریخ، حاکی از فراموشی حال و آینده نبوده بلکه توجه به استعدادهای درخشان سرزمینمان بوده که باید جستجویشان کنیم و به نسل نوین اهمیت و اعتبار آنان را بشناسانیم تا در شکوفایی استعدادهای حال و آینده کشورمان سهمی بس کوچک داشته باشیم و پوست و گوشت و استخوان این نخبگان را از حقیقت علم و معرفت به خدا پر سازیم و به یادشان آوریم که غربیان هر آنچه خود داشتند از آن خود می‌دانند، حق آنان است و هر آنچه که ما هم داریم اگر اندکی غفلت کنیم از آن خویش می‌کنند پس کوشش باید نمود، که مبادا گل‌های سوسن و نرگس سرزمینمان را به باغبانان ناآشنا بسپاریم.
ما سخن از مجد و عظمت طب کشوری می‌گوئیم که سابقه طب را همانطوریکه از قراین و شواهد برمی‌آید از سی سال قبل از میلاد مسیح دارا بوده و بعضی‌ها هم عقیده بر آن دارند که لشگرکشی هخامنشیان به یونان باعث گسترش علم پزشکی در آن سرزمین گردیده که بعدها در نتیجه این مبادله و نفوذ علم مشرق زمین، افتخاراتی چون بقراط حکیم در گستره علم پزشکی به منصه ظهور رسیده است.
سوسوی چراغ دانش که رفته رفته در اواخر دوران ساسانیان رو به افول می‌گذارد به ناگاه با درخشش آیین محمدی جان تازه‌ای به خود گرفت، که این سخن نه از روی تعصب، بلکه حقایق تاریخی بر آن صحه می‌گذارد، دینی که علم‌آموزی را بزرگترین عبادات و دانش را زیور مؤمن می‌داند و در این دین مرکب علما همردیف خون شهداء یا بالاتر از درجه اعتبار ارزش آن میداند، و علم‌آموزی را بر مؤمن واجب دانسته و طلب علم را بر مؤمن در هر جای عالم که باشد توصیه می‌کند. وجود چنین تفکری باعث پرورش بزرگانی شد که هم اکنون نیز جزو افتخارات بزرگ تاریخ علم هستند. آری در دینی که اولین کلمه وحی با خواندن شروع شده یعنی توجه اساسی به علم، دینی که آغازش با علم بوده و با معرفت حقیقت مسیر خود را می‌پیماد انتظاری جز این نیز نمی‌رفت، که در دامان خود باعث پرورش بزرگ مردانی در سرزمین علم و دانش بشود.
سخن گفتن از تأثیرگذاری دانشمندان علوم پزشکی مشرق زمین در قالب چند صفحه و یا چند کتاب نمی‌گنجد و نیاز به تفحصی عمیق در این باب دارد، لذا به جهت رفع تکلیف فهرست‌وار اشاراتی چند در این مقوله ذکر می‌گردد، گفتیم که با شکوفایی اسلام آهنگ علم‌آموزی در سرزمین پهناور اسلام رشد سریعی به خود گرفته و این جز در سایه تعلیمات دین مبین اسلام به پیروان خود نمی‌باشد و اوج شکوفایی علمی در عصر طلایی علم و دانش مقارن با اوج عظمت سیاسی، اقتصادی مسلمین می‌باشد و درست در این زمان علم سخت‌ترین دوران خود را می‌گذرانده تا آن حد که علم‌آموزی را کفر و مبارزه با خدا می‌دانستند و هر جا فکری و اندیشه‌ای نو بود، خاموش می‌کردند و برای مسلمانان همین افتخار بس که در آن زمان آثار علمی غربی را از خطر نابودی به واسطه ترجمه آنها و گسترش غنای علمی آنها نجات بخشیدند کتابخانه‌های لندن، برلن و پاریس خود گواه بر این موضوع است که بسیاری از آثار گرانبهای علمی یونان فقط به واسطه ترجمه‌های عربی آنها به یادگار مانده است.
مسلمانان در علم داروسازی تجربیات گرانبهایی برای آیندگان به ارث گذاشته‌اند، ابوریحان بیرونی نابغه بزرگ با نوشتن کتابی معروف بنام صیدنه که در پنج فصل نگارش یافته و اصلی‌ترین بخش آن در فهرست الفبایی داروهاست که در مورد هر دارو نام آن به زبان فارسی، یونانی، عربی و یک زبان هندی و گاهی به زبانها و لهجه‌های متفاوت و دیگری نگاشته که تقریباً هفتصد و بیست عنوان را شامل می‌شود و محل پیدایش و پرورش و خواص درمانی هر دارو را نیز ذکر می‌کند. ابن بیطار دانشمند توانای علم داروسازی با شناساندن هزار و چهارصد گیاه به عالم طب یکی از بنیانگذاران مبانی علمی فارماکوگنوزی است که اساس بسیاری از مسائل علمی امروزی را با موشکافیهای عمیق بیان نموده است.
امروزه طب سنتی کم کم با تحقیقاتی که در این زمینه انجام می‌گیرد نقش واقعی خود را نشان می‌دهد، چندین سال است که ژاپنیها مطالعات وسیعی را بر روی گیاهان داروئی در طب سنتی و اسلامی شروع کرده‌اند که یکی از مراکز انجام این کار انستیتوی مطالعات کشورهای اسلامی است که وظیفه این مؤسسه مطالعه دقیق روی طب سنتی کشورهای اسلامی منجمله ایران است، و کتابهای ارزشمندی در این زمینه را گردآوری و با کمک اساتید فن نکات مهم آنها را استخراج و به کار می‌برند، روش کارشان چنین است که ابتدا با دقت بسیار زیادی نکته به نکته طب سنتی را با دید مثبت مطالعه سپس آنها را با وسایل پیشرفته علمی امروزی مورد آزمایش و ارزیابی قرار می‌دهند و چنانچه نتایج مثبت کلینیکی حاصل شد به دنبال علتها رفته و مسئله را روشن می‌سازند از این طریق در ژاپن و کشورهای پیشرفته دیگر به نتایج ارزشمندی دست یافته‌اند و اخیراً در آمریکا با علم به اثر پائین آورنده قند خون و فشار خون بالا توسط پیاز در طب سنتی منجر به کشف پروستاگلاندینها در پیاز گردیده‌اند.
مسلمین با علاقمندی به علم شیمی، مواد شیمیایی مثل اسیدها و نمکهای مختلف را وارد داروسازی نموده و اعمال تصفیه و تبخیر و تقطیر را پیدا نموده و الکل را از شراب جدا کرده و همچنین آرسینیک و آنتیموان را از ترکیباتش جدا ساخته‌اند.
سخن گفتن از بزرگان علم طب مسلمانان، حکیم ابوعلی سینا و رازی که نزدیک به یک قرن حاکم بلامنازع جهان طب بوده‌اند، باعث دلگرمی و شکوفایی جوانه‌های امید در دل آدمی می‌گردد و غرور ملی ما را برمی‌انگیزد.
دانته در کمدی الهی خود بوعلی در ردیف بزرگترین متفکران عالم مسیحی قلمداد کرده است و ویلیام هاروی 600 سال پس از مرگ بوعلی به دوستش درباره وی چنین می‌گوید به سرچشمه اصلی مراجعه کن و آثار ارسطو، سیرو، و ابن‌سینا را بخوان. آثار ابن‌سینا متعدد و تا 254 عنوان ذکر می‌کند و با ظهور کتاب قانون که به پنج بخش اصلی نگاشته شده است و تأثیر عظیمی بر جویندگان و دانش پژوهان علم طب گذارده و تا اواسط قرن هفدهم میلادی در دانشکده‌های پزشکی بزرگ و معروف اروپا تدریس می‌گردیده و تأثیر او را در علم تشریح از این نکته می‌توان دریافت که وازلیوس پدر علم تشریح در جهان غرب رساله خود را براساس تشریح رازی و ابن‌سینا به پایان رسانده و مهمتر از آن زبان عربی را برای دسترسی به سرچشمه اصلی علم تشریح لازم می‌داند و در حقیقت بوعلی، رازی استادان در علم تشریح بوده‌اند و این افتخاری بس بزرگ برای رازی و بوعلی می‌باشد.
اگرچه هنوز به درستی جهان اهمیت کارهای مسلمانان را در علم تشریح نشناخته است هرچند که مسلمانان با اهمیتی که به علم تشریح که جزئی از معرفت شناخت پروردگار است قائل بوده و در شکوفائی این علم گامهای مؤثری برداشته‌اند و به قول یکی از دانشمندان بزرگ شوروی سابق: نخستین توصیف درست عضلات چشم را ما از بوعلی می‌دانیم و لذا بعید است که شیخ به تشریح جسد انسانی دست نزده است.
فهرست‌وار به نکاتی از مطالب علمی بوعلی در طب اشاراتی چند داریم؛
سخن گفتن او درباره عصب سه قلو و اهمیت آن، چگونگی نبض انسان و تشخیص بیماریها براساس آن تعریف دقیق جذام و الفانتیازیس، بیان سل ریوی و مراحل سه‌گانه آن مطابق با معلومات امروزی درمان موفق سل و نظریات او در آسم، بیان فلج بلز و بخیه زدن بریدگیهای اعصاب و بیان 800 قلم دارو در قانون، اهمیت روان درمانی کشف آرسنیک سفید و بیان اهمیت سطح جذب روده‌ها در گوارش که مطالب فوق منحصر به فرد بودن بوعلی را در طب و خدمات بی‌شائبه او را در علم پزشکی متذکر می‌گردد. و این سخن بسیار گهربار که اساس تمامی پژوهشها می‌باشد از اوست که می‌گوید:
«هرچه را که شنیدی در محل امکان بگذار و آن را ممکن بشمار تا با دلیل و برهان خلافش ثابت شود».
همچنان نقش بوعلی در دوران درمان به قدری مهم و کلیدی می‌باشد که در کتاب معتبر کاپلان- سادوک روان‌پزشکی او را پایه‌گذار طب سایکوسوماتیک معرفی می‌کنند.
ایجاد بیمارستانهای آموزشی که اساس تربیت پزشکان جوان را شامل می‌شود در فرهنگ سنتی ایران از زمانهای بسیار دور معمول و رایج است که اولین بیمارستان آموزشی ایران «جندی شاپور» بوده که تربیت دانشجو را به عهده داشته است. از دیگر دانشکده‌های موجود در ایران ربع رشیدی را می‌توان نام برد که خواجه رشیدالدین طبیب همدانی آن دانشکده را در محلی واقع در قسمت شمال شرقی تبریز ایجاد کرده بود و 50 نفر از اطباء حاذق را از کشورهای مختلف گرد آورده و بیمارستان بزرگی نیز ایجاد نمود و هر طبیب موظف به تربیت 10 شاگرد بود و با حمله مغولها به ایران این تمدن نوین برچیده شد و همچنین ایجاد بیمارستان معتصدی بغداد و سپس بیمارستان ری توسط رازی دانشمند بزرگ اسلامی مثالهای دیگر از ایجاد چنین سنت قابل تقدیر می‌باشد.
رازی پزشک بزرگ ایرانی که نقش پاراکلینیک را در تشخیص و درمان بیماران لازم و ضروری می‌دانست همچون ابوعلی سینا و بختیشوع کارهای اساسی در شناساندن اهمیت پاراکلینیک انجام داده است. علاوه بر اینها رازی تألیفات بسیاری از خود به یادگار گذاشته که بالغ بر 225 جلد کتاب و رساله را شامل می‌شود، تلاش و پشتکار این دانشمند بزرگ مثال زدنی است.
رازی برای نگارش کتاب الحاوی بیش از 15 سال کار شبانه روزی کرده است از جمله کارهای منحصر به فرد او تهیه جوهر گوگرد، کشف الکل اتیلیک، ایجاد نخ بخیه از روده گوسفند، طبقه‌بندی عناصر شیمیایی، سفیدآب رازی، بیان علائم آبله و سرخک، تغذیه درمانی با ترکیب بیشتر، بیان آلرژی، توصیف سل مفصلی انگشتان و جراحیهای متعدد را می‌توان نام برد...
متأسفانه به علت مشاهده برخی غرض‌ورزیها حتی از طرف اساتید علم و فن و خیانت در امانت‌داری مجبور به بیان مثالهای چند می‌گردیم که شاید خواننده این مقاله در قضاوت خود کمی واقع‌بین باشد و توانایی تشخیص حق از ناحق را بدهد بطور مثال برخی از تئوریها که در کتاب قانون ابن‌سینا بیان شده ولی امروزه بنام دانشمندان اروپایی ثبت گردیده را بیان می‌کنیم:

1- تئوری مکل:

در پیدایش سنگ کلیه (ابتدا باید اورمی ولو ناچیز در یک نقطه از لگنچه یا کلیه موجود باشد که باعث رسوب و تشکیل سنگ گردد) که این تئوری در کتاب قانون در مبحث مربوط به سنگ کلیه آمده است هرچند با علم امروزی درستی این تئوری زیر سئوال برده شده است.

2- قانون سوراخ‌کور:

هر غده یا عضوی که مجرای خارج داشته باشد دارای ترشحاتی است که اگر مجرا مسدود شود ورم در آن غده یا عضو پیدا خواهد شد که این قانون در کتابهای اروپایی بنام قانون دیولافوا معروف است و در کتاب قانون بنام قانون انسداد با مثالهایی ذکر شده است....

3- بوژی یاهگار (شمع هگار):

بوعلی برای اتساع گلوی زهدان ازمیلهای متفاوت استفاده می‌کرده و به تفصیل راجع به آنها بحث کرده و امروزه در کتابهای اروپایی بنام هگار ثبت شده‌اند.

4- دیولافوار در کتاب پاتولوژی جلد 2 چاپ 1920 در صفحه 806 چنین می‌گوید:

بزرگترین افتخار مکتب پاریس اینست که مشکلات مربوط به هپاتیتها را روشن کرده است برای اینکه واقعاً مشخص شود که افتخار از آن کدام ملت ایران و فرانسه است نکاتی از کتاب قانون ابن‌سینا راجع به احتقان یا پرخونی کبد که زمینه‌ساز هپاتیتهای مزمن و حاد به شمار می‌رود را ذکر می‌کنیم.
مونگور یکی از اساتید علم طب در کتاب خود تحت عنوان بیماریهای کبد چنین می‌گوید: پرخونی کبد ناشی از پرخوری و ترک ورزش است و ابن‌سینا در کتاب قانون همین مطلب را چنین می‌گوید: علت بروز پرخونی در کبد ترک کردن ورزشهای بدنی و یا پرخوری است. همچنین یکی دیگر از علل پرخونی کبد رامونگور در صفحه 344 کتاب خود چنین می‌گوید: از قطع شدن یک جریان خون ممتد و متناوب مثل خون قاعدگی و بواسیر غیره می‌باشد و ابن‌سینا در کتاب قانون چنین می‌نویسد: از حبس شدن و قطع یک سیال ممتد مثل خون بواسیر و یا قاعدگی یا غیر آن. مونگور یکی دیگر از علل پرخونی کبد را تبهای عفونی بویژه در بحران آنها می‌داند و شیخ نیز می‌گوید در مواقع بحرانی این حالت پیش می‌آید. مونگور یکی دیگر از علل پرخونی کبد را ضربه و سرماخوردگی می‌داند و شیخ نیز در کتاب قانون چنین می‌نویسد از ضربه و احتقان پیدا می‌شود. بالاخره مونگور می‌نویسد: اصولاً احتقان یک عمل دفاعی است برای دفع آن عامل موزی از بدن و شیخ نیز این مطلب را چنین می‌گوید: یعنی به علت تیزی وحدت ماده است که طبیعت را برای دفع آن برمی‌انگیزد. حال فرد واقع بین به درستی درمی‌یابد که افتخار واقعی از آن کدامین ملت و مکتبی است.
جمعی به جد و جهد گرفتند کام خویش *** ما مردمان حواله به تقدیر می‌کنیم

پی‌نوشت‌ها:

1- دانشگاه علوم پزشکی تبریز

منبع مقاله :
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.